خط و نشانهای محمدخزاعی برای هنرمندان؛ او در این مدت روبه روی هنرمندان بود یا کنارشان؟
هفتم مهر ۱۴۰۰ محمد خزاعی، تهیهکننده سینما که سابقه مدیریت در این حوزه را هم در کارنامه خود دارد، با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جایگزین حسین انتظامی در ریاست سازمان سینمایی شد.
مهسا بهادری: پس از گذشت سه سال و با تغییر وزیر آتی فرهنگ و ارشاد اسلامی و به دنبال آن تغییر رییس سازمان سینمایی عملکر این سازمان و رییس آن را در نگاهی گذرا به چند نکته بسیار مهم بررسی کردیم که در ادامه میخوانید.
ادغام جشنواره جهانی فجر با جشنواره ملی فجر
جشنواره فیلم فجر، مراسمی است که از آن با عنوان مهمترین رویداد فرهنگی ایران یاد میشود. رویدادی که که از سال ۱۳۶۱ تاکنون در میانه بهمن ماه هر سال برگزار میشود. جشنوارهای که از ۱۳۹۳ بخش بینالملل آن از جشنواره ملی جدا شد و پنج دوره نیز به کار خود ادامه داد و سرانجام در سال ۱۴۰۰ و با روی کار آمدن محمد خزاعی به عنوان رئیس سازمان سینمایی، قرار شد که این دو جشنواره ادغام شوند. این جشنواره در اندازه خود و در منطقه جایش را پیدا کرده بود تا جایی که در اردیبهشت سال ۱۴۰۰ جشنواره جهانی فیلم فجر پس از پنج سال فعالیت توانست به فهرست جشنوارههای «الف» جهانی راه پیدا کند.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر که عمر زیست مجزایش تنها ۵ سال بود، به همت علیرضا رضاداد، سیدرضا میرکریمی و محمدمهدی عسگرپور راهاندازی شده بود و فضایی برای کمک به گسترش روابط بینالملل سینما بود اما محمد خزاعی در چهارم آبان ۱۴۰۰ در اقدامی این دو جشنواره را با یکدیگر ادغام کرد و در توضیح این ماجرا گفت: «سینمای نوین ایران یعنی سینمای پس از انقلاب با تمامی فراز و فرودهایش مهم ترین نقش را در پیشبرد دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایفا نموده و حضور میهمانان خارجی و ملاحظه بی واسطه آنها از اقبال مردم نسبت به جشنواره فجر و سینما، تصویر بی بدیلی علیه تبلیغات استکبار رسانه ای علیه کشور است و قطعا، این مزیت مهم باید مورد توجه قرارگرفته و با برطرف نمودن کاستی های قبلی تقویت گردد و ادغام بخش ملی و بین الملل جشنواره از این حیث نیز، قابل اعتناست.»
پر رنگ شدن نقش ساترا و تلاش خزاعی
آبان ۱۴۰۰ بود که مصوبه واگذاری نمایشهایخانگی و پلتفرمها به سازمان صداوسیما ارائه شد. محمد خزاعی معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی وقت پیرو این ماجرا گفت: «مصوبه واگذاری نمایشهای خانگی و پلتفرمها به سازمان صدا و سیما نیازمند بازنگری است و در حال حاضر، موضوع از طریق مجاری و مراجع ذیصلاح در حال پیگیری است. با این مصوبه با توجه به تکنولوژیهای پیشرفته و همچنین، بستر وی او دیها و توسعه فضاهای مجازی، مهمترین بازوی اجرایی، نظارتی و هدایتی سازمان سینمایی در این عرصه سلب شده است. رسانه ملی ماموریت های گسترده ای دارد و نیاز دارد به فکر ایجاد بسترهایی برای توسعه، پویایی و ارتقای گستره مخاطبانش باشد. با بازنگری این مصوبه مسئولیت نمایش خانگی که به مسئولیت های تلویزیون اضافه شده به جای اصلیاش برمیگردد. جایگاه نظارتی و شأن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی باید حفظ شود؛ البته، تجربه چند ساله هم نشان داده است علاوه بر نارضایتی سینماگران و صنوف؛ تناقضات و چندگانگی در نظارت های کیفی و محتوایی تولیدات این حوزه ایجاد شده است. این مطالبه جامعه سینمایی کشور است. در حال پیمودن مسیرها و برگزاری جلسات با مراکز ذیربط هستیم و امیدواریم در مراکز قانونی تصمیمگیری این کار به جریان بیفتد.»
درواقع او یکی از مخالفان این وضعیت بود اما نظارت بر شبکه نمایشخانگی همچنان زیر نظر ساترا است.
تشکر برای عدم حذف معافیت مالی هنرمندان
قرار بود که در لایحه اصلاحی بودجه سال ۱۴۰۱ قانون معافیت مالیاتی هنرمندان حذف و برای آن سقف تعیین شود، اما اعتراض هنرمندان موجبِ عقبنشینی مجلس شورایاسلامی شد. بند (ل) ماده ۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم بر معافیت مالیاتی برای هنرمندان و فعالیتهای فرهنگی و هنری دلالت دارد. این فعالیتها زمینههای انتشاراتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری را در بر میگیرد. سال ۱۴۰۰ اما در جریان بررسی لایحه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، کمیسیون اقتصادی دولت معافیت مالیاتی هنرمندان و فعالیتهای فرهنگی و هنری را حذف و برای آن سقف تعیین کرد.
این اتفاق با واکنشهای تندی از سوی اهالی فرهنگوهنر مواجه شد. اهالی هنر معتقدند که حذف معافیت مالیاتی برای هنرمندان و فعالیتهای فرهنگی و هنری، موجبِ بازاری شدنِ این فعالیتها و البته به ابتدال کشیده شدنِ تولیدات فرهنگی و هنری میشود. این اعتراضها ادامه پیدا کرد تا در نهایت خبر آمد که با تلاشهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حذفِ معافیت مالیاتیِ هنرمندان از دستور کار خارج شده است.
در این بین که هنرمندان و صنوف مختلف سینمایی در تلاش برای برقراری معافیت مالیاتی بودند، تقریبا صدایی از سازمان سینمایی بلند نشد تا اینکه در نهایت رییس سازمان سینمایی وقت، در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، از او جهت حمایت از هنرمندان سپاسگزاری کرد. ماجرا با یک تشکر که تنها نقطه آغاز و پایان سازمان سینمایی برای حمایت از هنرمندان بود به پایان رسید.
میتو برای بررسی خشونت علیه سینماگران زن
در فروردین ۱۴۰۱ بود که یکی از عوامل پشت صحنه یک فیلم اتهامی را به آقای «ف.الف» وارد کرد. اتهام مبنی بر آزار و اذیت جنسی بود که پیرو صحبتهای آن خانم دیگر هنرمندان هم به مرور زمان اعتراض خود و تجربه های مشابهشان را مطرح کردند و جنبش میتو به راه افتاد. بلافاصله پس از پایان تعطیلات شورای اخلاق حرفهای سینما ایجاد شد.
رئیس سازمان سینمایی با صدور این دستور گفت: «این شورا به منظور صیانت از حقوق سینماگران و توسعه اخلاق حرفهای در سینمای کشور ایجاد میشود.»
بنا به گفته خزاعی، مدیرعامل خانه سینما، معاون نظارت و ارزشیابی، مدیران کل حراست و حقوقی سازمان سینمایی، مشاور اصناف رئیس سازمان، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و همچنین دکتر مائده چیتساز، عضو حقوقدان به معرفی مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضایه و انسیه شاهحسینی، نویسنده و کارگردان سینما، اعضای شورای اخلاق حرفهای سینما خواهند بود.
این شورا در اولین ماموریت شورای اخلاق حرفهای سینما، مقرر شد کمیته بانوان متشکل از دو فیلمساز زن، یک روانشناس، یک جامعهشناس و یک حقوقدان نسبت به بررسی مسائل و مشکلات زنان سینماگر در سینما و حواشی پیش آمده به طور عاجل و قاطع اقدام نمایند و نتیجه پیگیریها و بررسیها را به شورا گزارش دهند. اما پس از اینکه حواشی این ماجرا به پایان رسید در مدت دوسال گزارشی از عملکرد این شورا اعلام نشد و همچنان بررسی عملکرد این شورا در هالهای از ابهام قرار دارد.
تنبیه برای هنرمندان
رئیس سازمان سینمایی، در اردیبهشت همان سال با درج شماره پروانه ساخت معتبر در صدر قراردادهای تولیدی اعلام کرد دیگر هیچ یک از عوامل سینما در مشاغل مختلف، عذری بابت عدم اطلاع از نداشتن پروانه ساخت در پروژهای که در آن کار میکنند، نخواهند داشت و نسبت به عواقب تنبیهی همکاری با پروژههای بدون پروانه ساخت، مسئول هستند. چند روز پس از طرح این ماجرا رییس سازمان سینمایی، با بیان اینکه حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای جهانی، در چند سال گذشته، در مقام اجرا و نظارت، دچار مسامحه و سهلانگاری شده است، تاکید کرد این امر، مستلزم دریافت پروانه نمایش است و در غیر اینصورت، موجب خدشه در صدور پروانه نمایش، اکران و تولیدات بعدی کارگردان و تهیهکننده خواهد شد.
افزایش سالن سینمایی
یکی از مهمترین تاکیدات محمد خزاعی در دوره ریاست خود روی افزایش سالنهای سینمایی بود بدون اینکه فاکتورهای دیگر را هم مدنظر قرار دهد. مسائلی که همه آن را میدانند اما راه حلی برای آن ندارند. در حال حاضر همه افراد میدانند وقتی مجموع مخاطبان سینما در فصل بهار، سه میلیون و ۷۵۰ هزار نفر است، یعنی مشکل اساسی سینمای ما کمبود مخاطب است اما ارگانها دولتی فکری به حال این ماجرا نمیکنند و در عوض تصمیم میگیرند تعداد سالنهای سینما را افزایش دهند. این موضوع کاملا مشخص است که یک کشور با جمعیتی نزدیک به ۸۵ میلیون نفر در هر ماه میتواند به طور میانگین یک میلیون و ۲۵۰ هزار نفر را به سالنهای سینما بکشاند، قطعا مشکلش سالن سینما نیست، مشکلش کیفیت آثار و قیمت بلیت سینما هم هست.